تقویم آموزشی ترم 3

 

دوستان عزیز برنامه کارآموزی رو  هم در ادامه مطلب گذاشتمه

رمز هم ۷ رقم اول شماره دانشجویی هست

ادامه نوشته

داستان یه مسافرت

یکی از دوستام تعریف می کرد : “با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء ۵-۶ ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم.

یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی.

خلاصه حل شد.یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم…سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن.

اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی…

رفتم نشستم سر جام از مامان بچه پرسیدم ببخشید این شکلاته چی بود؟

گفت این بچه دچار یبوسته، ما روی شکلاتا مسهل میمالیم میدیم بچه میخوره!!!خلاصه خیلی تو مخمصه گیر کرده بودم.خیلی به ذهنم فشار آوردم بالاخره به خانومه گفتم ببخشید بازم ازین شکلاتا دارین؟گف بله و یکی داد..رفتم پیش راننده گفتم باید اینو بخورین. الا و بلا که امکان نداره دستمو رد کنین.خلاصه یه گاز خوردو من خوشحال اومدم سر جام . ده دقیقه طول نکشید راننده ماشینو نگه داشت!!!منم پیاده شدم و خوشحال از نبوغی که به خرج دادم! یه ربع بعد باز ماشینو نگه داشت…! بعد منو صدا کرد جلو گفت این چی بود دادی به خورد من؟ گفتم آقا دستم به دامنت منم همین مشکلو داشتم! کار همین شکلاته بود!شما درکم نمیکردین! خلاصه راننده هر یه ربع نگه میداشت منو صدا میکرد میگفت هی جوون! بیا بریم!

نتیجه اخلاقی : وقتی دیگران درکتون نمی کنند ، یه کاری کنید درکتون کنند.!!!

داستان عشقولانه

یک دانشجوی مهندسی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود. بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد.

اما دختر خانوم عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد

بعدم پسر رو تهدید کرد که اگه دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه ، به حراست میگه.

روزها از پی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسره یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت :

من هم تورو دوست دارم ، ببخشید که اگه اون روز رنجوندمت. اگه منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن

ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد. 

چهار سال آزگار گذشت و هردو فارغ التحصیل شدند. اما پسره دیگه طرف دختره نرفت!!!

نتیجه اخلاقی این ماجرا : پسر ها هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند!!!

بهترین استاد ترم 2

تاریخ انتخاب واحد

نيمسال :

921

عنوان نيمسال :

نيمسال اول سال تحصيلي 1392

تاريخ امروز :

22/05/1392

تاريخ نيمسال از :

13/06/1392 تا 07/11/1392

تاريخ انتخاب واحد آموزش كل از :

13/06/1392 تا 20/06/1392

تاريخ حذف و اضافه آموزش كل از :

06/07/1392 تا 07/07/1392

تاريخ حذف اضطراري آموزش كل از :

12/09/1392 تا 12/09/1392

تاريخ امتحانات آموزش كل از :

22/10/1392 تا 07/11/1392

اردوی جهادی دانشجویان

گزارش تصویری اردوی جهادی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج

 به مناطق محروم استان

 

مشاهده

عید فطر مبارک

عید فطر.. عید پایان یافتن رمضان نیست.. عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است.. چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد می شود. رمضان کوره ایی است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نوبا جانی تازه از آن سر بر می آورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. بناست که رمضان با سحرهاوافطارهایش.. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر درعید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم.. اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم.. عید فطر عید ما نیست.


  عید فطر.. روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد

 

به نظرتون باحال ترین فصل کدومه؟؟؟

1_تابــــــــستووون

2_پــــاییز

3_زمســـــتون

4_بــــــــــهار

خودم از زمستون خوشم میاد.

عشقم...


یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن ... !
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم ... !
وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده , راهشون رو کج میکنن از یه طرف               دیگه میرن که اون نپره ... !
همینایی که تو سرما اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون ... !
آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش میگیرن تا از ... !
... ... اونایی که تو تلفن یهویی ساکت میشن ... !
اینایی که همیشه میخندن ... !
اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن ... !
همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن ... !
اینا فرشتن ... !