مواظب "خود"ت هستی؟
سلام به همه ی ورودی های91پرستاری یاسوج...
میگن فردا جواب کنکور میاد!
نمیدونم چرا همین امروز یه حس خاصی داشتم..انگار یک دفعه متوجه شدم یک سال بر ما گذشته.. عرض ده دقیقه حس کردم یه سال پیرترشدم..نمیدونم چرا اون اول سال رو بیشتر دوست داشتم..خیلی چیزا بود که اون اوایل ازش ترس داشتیم ..ترس که نه به اون معنا..بهتر بگم اطلاعات کمی داشتیم و هرچیزی رو نمیتونستیم بپذیریم..شاید اولین بار که قرار بود یه هم گروهی برای آزمایشگاه داشته باشیم ته دل هرکدوممون یه تردیدی بود..شاید چیزی به زبون نیاوردیم ولی تو یه جو که همه ی عناصرش جدیدن یه جور شک و تردید نسبت به هرکاری وجود داره
روزهامون کم کم کنار هم گذشت..
و آخرش شد الان..که دیگه از ترم بوووقی بودن در اومدیم
امروز هم که دیگه رسما شدیم ترم بالایی
روز و ماه و سال گذشت بر ما..هممون یه سری تغییر ها کردیم ..
از ظاهر گرفته تا اخلاقیات و حتی سلیقه..بعضی هامون سعی کردیم هر روز بهتر باشیم..بعضی ها گفتیم دوران دانشجوئیه دیگه..
باید خوش باشیم! بعضی ها هم یه گوشه وایسادیم و تماشا کردیم که یه کم بگذره تا بعد تصمیم بگیریم که چی کار کنیم.
تو این بین کار بچه های خوابگاهی سخت تر هم بود..خودشون البته بهتر میدونن..
این بین فقط یه چیز برام ترسناکه..و عادت کردن ..و یه جورایی درست تربگم "بی اعتنایی"..در مورد خودم حداقل حس میکنم این سال همش برای من عادی شدن آورده..مواظب خط قرمز هامون باشیم! گاهی نیاز داریمشون و اگر مواظبشون نباشیم پاک میشن..اون وقته که ازشون رد میشیم بی اون که بفهمیم..و این روال کم کم میشه از این رو به اون رو شدن عقاید و افکار یک انسان ! کسی که شاید یه روز نسبت به خیلی چیزا حس مسئولیت میکرد ..کسی که به عقاید خودش افتخار میکرد ولی امروز دیگه نسبت بهشون بی تفاوت شده..
بهتره قبل از شروع ترم جدید با خودمون خلوت کنیم! ببینیم از سال قبل تا حالا چقدر عوض شدیم!! و آیا این روند به سمت تعالی بوده یا روزمرگی و تکرار ..
دوست دارم هنوزم نسبت به مسائلی که شناخت نداریم تردید داشته باشیم و همه چیز رو با آغوش باز نپذیریم!!!
مواظب "خود"مون باشیم! خودمون از هرچیزی مهمتریم!
ورودتون به ترم 2 هم تبریک
×به نام خـــــــــــــــــــــــــــــــــدا×